Skip to main content

ایران کشوری با آب و هوای گرم و خشک است که بیشتر مساحت این کشور توسط خاک،ماسه و سنگ پوشانده شده و در نتیجه معماری ایرانی نیز با عناصری نظیر آجر، کاشی و خشت آشنایی دیرینه‌ای دارد. در نتیجه مردم ایران به لحاظ اقلیم با صنعت کاشی‌کاری آشنا شدند و محیط زندگی خود را با آن شکل دادند. ایلامی ها در حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح برای اولین بار در ایران موفق شدند که سفال را لعابدار کنند. در آثار به جا مانده در معبد چغازنبیل آجر لعابدار برای تزیین بنا یافت شده است.

زیگورات چغازنبیل شوش

لوح نقاشی شده ایلام جدید

در زمان هخامنشیان کاربرد آجرهای لعابدار به اوج خود رسید که بهترین نمونه آن سربازان جاویدان در کاخ آپادانای داریوش در شوش می باشد. تزئينات به جاي مانده از زمان هخامنشيان حكايت از كاربرد آجرهاي لعابدار رنگين و منقوش و تركيب آنها دارد، بدنه ساختمان‌هاي شوش و تخت جمشيد با چنين تلفيقي آرايش شده‌اند، دو نمونه جالب توجه از اين نوع كاشي‌كاري در شوش به دست آمده كه به « شيران و تيراندازان » معروف است. علاوه بر موزون بودن و رعايت تناسب كه در تركيب اجزاء طرح‌ها به كار رفته، نقش اصلي همچنان حكايت از وضعيت و هويت واقعي سربازان دارد. چنان كه چهره‌ها از سفيد تا تيره و بالاخره سياه رنگ است، وسايل زينتي مانند گوشواره و دستبندهايي از طلا در بردارند و يا كفش‌هايي از چرم زرد رنگ به پا دارند. از تزئينات كاشي همچنين براي آرايش كتيبه‌ها نيز استفاده شده است. رنگ متن اصلي كاشي‌هاي دوره هخامنشيان اغلب زرد، سبز و قهوه‌اي مي‌باشد و لعاب روي آجرها از گچ و خاك پخته تشكيل شده است. نمونه‌هاي ديگري از اين نوع كاشي‌هاي لعابدار مصور به نقش حيوانات خيالي مانند «سيمرغ» و يا «گريفن» داراي شاخ گاو ، سر و پاي شير و چنگال پرندگان نيز طي حفاري‌ها به دست آمده است

کاخ آپادانا شوش

حیوانات خیالی

در دوره اشكانيان صنعت لعاب‌دهي پيشرفت قابل ملاحظه‌اي كرد و به خصوص استفاده از لعاب يكرنگ براي پوشش جدار داخلي و سطح خارجي ظروف سفالين معمول گرديد و همچنين غالباً قشر ضخيمي از لعاب بر روي تابوت‌هاي دفن اجساد كشيده مي‌شده است. در اين دوره به تدريج استفاده از لعاب‌هايي به رنگ‌هاي سبز روشن و آبي فيروزه‌اي رونق پيدا كرد. بنا به اعتقاد عده‌اي از محققان، صنعت لعاب‌سازي در زمان اشكانيان در نتيجه ارتباط تجاري و سياسي بين ايران و خاور دور به چين راه يافته، و سفالگران چين در زمان سلسله ‌هان از فنون لعاب‌دهي رايج در ايران براي پوشش ظروف سفالين استفاده مي‌كرده‌اند

اشکانیان (پارتیان)

در عصر ساسانيان هنر و صنعت دوره هخامنشيان مانند ساير رشته‌هاي هنري ادامه پيدا كرد، و ساخت كاشي‌هاي زمان هخامنشيان با همان شيوه و با لعاب ضخيم‌تر رايج گرديد. نمونه‌هاي متعددي از اين نوع كاشي‌ها كه ضخامت لعاب آنها به قطر يك سانتيمتر مي‌رسد. دركاوش‌هاي فيروزآباد و بيشابور به دست آمده است. 

ساسانیان

از اوايل دوره اسلامي كاشي‌كاران و كاشي‌سازان ايراني مانند ديگر هنرمندان ايراني پيشقدم بوده و طبق گفته مورخين اسلامي شيوه‌هاي گوناگون هنر كاشي‌كاري را با خود تا دورترين نقاط ممالك تسخير شده- يعني اسپانيا- نيز برده‌اند. در دوران اسلامی سنت کاشی کاری تحول و ادامه یافت که نمونه ای از آن می توان به  استفاده از کاشی در تزئینات داخلی بنا در شبستان گنبددار مسجد جامع قزوین با تزیینات کاشی های کوچک فیروزه ای رنگ اشاره کرد. بعد از اسلام از صنعت کاشی‌سازی برای تزیین محراب مسجد، ضد آب کردن دیوار حمام‌ها ، ایجاد حوض و آب‌نما استفاده شده است. هنرمندان ايراني از تركيب كاشي‌هاي با رنگ‌هاي مختلف به شيوه موزاييك، نوع كاشي‌هاي «معرق» را به وجود آوردند و خشت‌هاي كاشي‌هاي ساده و يكرنگ دوره قبل از اسلام را به رنگ‌هاي متنوع آميخته و نوع كاشي «هفت رنگ» را ساختند. همچنين ازتركيب كاشي‌هاي ساده با تلفيق آجر و گچ، نوع كاشي‌هاي «معقلي» را پديد آوردند. و به اين ترتيب از قرن پنجم هجري به بعد كمتر بنايي را مي‌توان مشاهده كرد كه با يكي از روش‌هاي سه‌گانه فوق و يا كاشي‌هاي گوناگون رنگين تزيين نشده باشد.

شبستان گنبددار مسجد جامع قزوین

كاشي‌هاي معقلي

استفاده از کاشی به‌عنوان عنصری تزیینی، در دوره سلجوقیان در بناها معمول شد و موجب استحکام و غنای بیشتر بناها گردید. در اوایل، استعمال این نوع کاشی ساده منحصر به ابنیه بزرگ و مهم بود ولی در اواخر سده ششم هجری، به‌کارگیری کاشی در معماری تعمیم یافت و در اکثر بناهای این دوره از آن استفاده شده است. زیباترین کاشی‌هایی که در این دوره در ایران تهیه شده و از حیث صنعت قابل‌توجه است، آجرهای کوچکی است که با لعاب آبی‌رنگ پوشیده شده است و نمونه‌هایی از آن را در « گنبد سرخ مراغه » و دیگر مقبره‌های این شهر، مسجد جامع قزوین و « مناره تاریخانه دامغان » می‌توانیم ببینیم. 

گنبد سرخ مراغه

مناره تاریخانه دامغان

در دوره ایلخانان، هنرمندان در کار تزیین به‌تدریج از نقش‌سازی با آجر به کاشی‌کاری لعاب‌دار روی آوردند و این عمل کاربرد رنگ را در معماری ایران برجسته ساخت. رنگ‌های تازه مانند زعفرانی و سبز موجب غنای رنگ‌گزینی صنعتگران شد كاشی معرق در دوره ايلخانی ابداع شد گنبد سلطانیه یکی از بهترین نمونه های معرق کاری در این دوره می باشد. در گنبد سلطانیه قطعات کوچک کاشی آبی نیلی و سفید نزدیک هم قرار گرفته، در بند باریک آن‌ها آهک ریخته شده و قطعات کاشی سیاه نیز در آن به کار رفته است. در این دوره، سفال‌سازان قطعات کوچک را در شکل و اندازه‌های مختلف می‌بریدند و از آن‌ها طرحی به شکل موزاییک ترکیب می‌کردند. این قطعات کوچک، که از روی نقشه در کنار هم قرار می‌گیرند، به‌وسیله گچ که از پشت ریخته می‌شود، به هم می‌چسبند. این گچ مایع سوراخ‌ها و منافذ را طوری پر می‌کند که طرح، یک‌تکه جلوه می‌کند. این سفال موزاییک با تزیینات آجری لعاب‌دار که در زمان قدیم در ایران و عراق مرسوم بود، ارتباط دارد. سفال‌سازان ایرانی این طرح را در قرن هفتم تکمیل کردند و آن را به حد کمال رسانیدند. در این دوره، از سه تکنیک برای تولید کاشی استفاده می‌شد که عبارت‌اند از: لعاب تک‌رنگ، رنگ‌آمیزی مینایی روی لعاب (به این صورت که ابتدا شی با لعاب پوشانده می‌شد و سپس با قلم و لعاب رنگی روی آن نقاشی می‌کردند و سپس در کوره می‌پختند) و رنگ‌آمیزی زرین‌ فام روی لعاب. استفاده از کاشی طلایی یا «زرین‌ فام» در تزیینات معماری مربوط به دوره اسلامی است. استفاده از آن در دوره ایلخانان به اوج رسید و تحول چشمگیری در آن به وجود آمد . شهرهای «ورامین» و «کاشان» که هر دو در مسیر راه‌های تجاری قرار داشتند، در این زمینه فعال‌تر بودند.. کاشی زرین ‌فام در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف بیشتر در ساختمان‌های غیرمذهبی به کار می‌رفت. ساخت این کاشی آسان نبود که به‌آسانی آموخته شود و استادکاران باید آن را آموزش می‌دادند. با توجه به پیچیدگی سفال زرین ‌فام، این شیوه به ‌عنوان یک روش انحصاری محفوظ شده است. سه نوع کاشی دیواری زرین ‌فام از دوره ایلخانی برجای‌مانده که شامل کاشی محراب، کاشی حاشیه‌ای کتیبه‌دار و کاشی ستاره‌ای و صلیبی‌شکل است. همچنین برجسته‌کاری در این دوره روی کاشی‌ها انجام می‌شد. ازاین دوره به بعد، به‌تدریج نام سفالگر و تاریخ ساخت روی کاشی ظاهر می‌شود.

کاشی زرین فام ایلخانی

 در دوره تیموری کاشی هفت رنگ و معرق به صورت گسترده به کار گرفته شدند. دو نمونه از کارهای زیبا در این دوران می توان به مدرسه غیاثیه خرگرد خواف و مسجد کبود تبریز اشاره کرد. در اين دوره رنگهاي لعاب كاشي ساخته شده به يازده رنگ اصلي و فرعي رسيد و نقشهای جديد از سرپنجه هنرمندان نگارگر، طراح و خطاط به وجود آمد و زيباترين آثار كاشيكاري شكل گرفت.

مدرسه غیاثیه خرگرد خواف

در دوره صفوی کاشی معروف به هفت رنگ بیشتر از کاشی معرق در تزیینات استفاده میشد. در دوره صفویان به دلیل سرعت و شتابی که در ساخت و سازمساجد وجود داشت تولید کاشیهای هفت رنگ به شدت افزایش یافت زیرا در آن دوران کاشی معرق که از نظر ساخت بسیار زمانبر و پر هزینه است جوابگو نبود.

صفویان

امروزه کاربرد کاشی هفت رنگ بسیار گسترده شده است. کاربرد واژه هفت رنگ مربوط به تعداد رنگ ها نمی باشد و منظور از آن بیانگر یک سبک می باشد.

منابع:

sazehkaran.blogfa.com (1

shiraztraditionaltile.com (2

(3 mag.roshd.ir

 

مریم رحیمی

اسفند 99